احمدشاه قاجار 

th

احمدشاه قاجار (۱۲۷۵، تبریز — ۸ اسفند ۱۳۰۸، پاریس) هفتمین و آخرین پادشاه قاجار در ایران بود.

او دومین فرزند محمدعلی‌شاه قاجار و نخستین فرزند پسر او از ملکه جهان بود که در وقت ولیعهدی پدرش در تبریز به دنیا آمد و پس از فتح تهران و خلع محمدعلی‌شاه، توسط مجلس عالی رجال و بزرگان دولت در سن ۱۲ سالگی به سلطنت رسید. تا رسیدن او به سن بلوغ و تاج‌گذاری در تیر ۱۲۹۳، ابتدا عضدالملک و سپس ناصرالملک از بزرگان ایل قاجار نایب‌السلطنه بود.

احمدشاه سال ۱۲۷۵ شمسی در تبریز متولد شد. پدرش محمدعلی‌شاه و مادرش ملکه جهان همسر محمدعلی‌شاه و نیز دختر کامران میرزا نایب‌السلطنه فرزند ناصرالدین‌شاه بود. دوران کودکی احمدشاه در تبریز سپری شد. قبل از رسیدن به مقام سلطنت «احمد میرزا» خوانده می‌شد.

کودکی احمدشاه

احمدشاه پس از درگذشت پدربزرگش مظفرالدین‌شاه و با آغاز سلطنت پدرش به ولایتعهدی انتخاب شد. خلع پدرش محمدعلی‌شاه به گونه‌ای تحقیرآمیز و همراه با تهدید و تبعید او و ملکه جهان از ایران برای احمدشاه بسیار تلخ بود. پس از خلع محمدعلی‌شاه، مجلس عالی که متشکل از مشروطه‌خواهانی بود که تهران را فتح کرده و شاه را خلع کرده بودند، احمدشاه را به سلطنت انتخاب کرد، ولی وی علاقه‌ای به سلطنتی که به او تحمیل شده بود، نداشت و آن را ظاهری می‌دانست و بیشتر سردار اسعد بختیاری و سپهدار تنکابنی را متهم می‌کرد که می‌خواهند به نام او و به کام خویش سلطنت کنند؛ چون احمدشاه بر اساس قوانین اساسی مشروطه نمی‌توانست سلطنت را به عهده بگیرد برای وی نایب‌السلطنه انتخاب شد. اولین نایب‌السلطنه احمدشاه، بزرگ ایل قاجار علی‌رضاخان عضدالملک بود. دومین نایب‌السلطنه ناصرالملک قره گوزلو بود که نقش مهمی در تربیت او داشت.

احمدشاه در تیر ۱۲۹۳ تاج گذاری کرد و آغاز همزمان با جنگ جهانی اول سلطنت را بطور رسمی و قانونی عهده دار شد. با وقوع این رخداد، احمدشاه فرمان بی طرفی دولت ایران را صادر کرد. احمدشاه در سال ۱۲۹۷ خورشیدی و به دنبال پایان جنگ جهانی اول، صمصام‌السلطنه بختیاری را از نخست وزیری عزل و در ۱۶ مرداد ۱۲۹۷ وثوق‌الدوله را به ریاست الوزرایی انتخاب کرد.

 

وثوق‌الدوله توانست امنیت نسبی را در کشور برقرار کند. غائله نایب حسین کاشی در کاشان و نیز حرکت کمیته مجازات در تهران به وسیله وثوق‌الدوله سرکوب شدند. در عصر نخست وزیری وثوق‌الدوله قرارداد ۱۹۱۹ با دولت بریتانیا منعقد شد که این پیمان با انتقادهای گسترده‌ای مواجه شد و برخی آن را مخالف استقلال ایران دانستند؛ اما وثوق‌الدوله این قرارداد را در جهت حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران دانست، ضمن این که تلاش کرد با استفاده از دوستی با دولت انگلیس برخی سرزمین‌های قفقاز و کردستان عراق را بازپس بگیرد.الگو:مدرک؟. مخالفت‌های مردمی به توفیق نیافتن قرارداد منجر شد. محمد تقی بهار دربارهٔ امضا نکردن قرارداد۱۹۱۹ توسط احمدشاه می‌نویسد: «وقتی که بنا بود شاه ایران (احمدشاه) در مجلس ضیافت پادشاه انگلستان در باب قرارداد ۱۹۱۹ که انگلیس آن را منعقد ساخته بود صحبت کند … پس از آن که صورت نطق پادشاه انگلستان را برای شاه آوردند و قرار شد که جوابی تهیه شود شاه از حسن قبول آن سرباز زد و گفت: کسانی که پول گرفته‌اند تصدیق کنند (وثوق الدوله)، من هرگز تصدیق نخواهم کرد!… همان شب ناصر الملک به شاه گفته بود: کار خودت را ضایع کردی! شاه نیز پاسخ داده بود که: اگر در سویس کلم فروشی کنم بهتر است تا در چنین مملکتی پادشاه باشم!»[۲]

دکمه بازگشت به بالا